کد مطلب:38412
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:21
ميدانيم كه حضرت علي(ع) يك كشاورز موفقي بود و درآمد آن را معمولاً انفاق ميكرد پس چرا علي(ع) به وضع زندگاني عقيل رسيدگي نميكند؟ آيا علي(ع) نميتوانست از مال شخصي خود به عقيل بدهد؟
در تاريخ بلاذري و فضائل احمد بن حنبل آمده: كه در آمد ساليانه املاك علي(ع) چهل هزار دينار بود و همه آنها را در راه خدا ميداد و بسا ميشد كه خودش از فقر، شمشيرش را ميفروخته و ميفرمود: اگر شام شب ميداشتم، آن را نميفروختم.(1)
اميرالمؤمنين(ع) در عصر رسالت و بعد از آن به كشاورزي و نخل كاري مشغول شد. امام صادق(ع) فرمود: اميرالمؤمنين بيل ميزد و نعمتهاي نهفته زمين را استخراج ميكرد.(2)
نقل كردهاند: مردي نزد علي(ع) يك وسق (حدود 60 من) هسته خرما ديد. پرسيد اينها چيست؟ حضرت فرمود: همه آنها به اذن الهي درخت خرما خواهند شد. امام همه آنها را كاشت و نخلستاني پديد آورد و آن را وقف كرد.(3)
حضرت قناتي حفر كرد كه آب آن همچون گردن شتر فواره ميزد. امام (ع) آنجا را نيبع نهاد. آب فراوان اين قنات مايه نشاط و روشني چشم اهالي شد و فردي از آنان به علي(ع) بشارت داد. حضرت در پاسخ فرمود: كسي حق فروش آب را ندارد و فرزندانم هرگز آن را به ميراث نميبرند. هم اكنون در راه مدينه به مكه منطقه است به نام اباعلي كه حضرت در آن جا چاه زده بود. از بعضي روايات استفاده ميشود حضرت در راه مكه و كوفه چاه هايي حفر كرده است.
برطبق نقل مورخان، درآمد سالانه موقوفات حضرت، چهل هزار دينار بود كه تماماً صرف بينوايان ميشد.
شگفت آن كه به رغم داشتن اين درآمد سرشار، حضرت امير(ع) براي تأمين هزينه زندگي خود به فروختن شمشيرش ناچار شده بود.(4)
بنابراين درست است كه علي(ع) كشاورزي ميكرد، ولي درآمد آن يا اصل آن را جمع نميكرد، بلكه صرف فقر او وقف بيچارگان و بينوايان ميكرد.
عقيل حدود بيست سال از علي(ع) بزرگتر بود و هنگام جنگ جمل و صفين در لشكر برادرش علي(ع) شركت نداشت، چون حدود هشتاد سال از عمرش ميگذشت و در سن 96 سالگي در سال 51 هجري در بصره درگذشت.
ابن ابي الحديد در شرح نهج البلاغه نقل ميكند كه در عهد خلافت ظاهري علي(ع) برادرش (عقيل) با اميد فراوان از مدينه به عراق آمد و بر حضرت وارد شد و حضرت او را به گرمي ميپذيرفت و به امام حسن(ع) فرمود:
يك دست لباس جهت عمويت تهيه كن. وي لباس را فراهم نمود و شب شد. سفره را آوردند. عقيل ديد جز نان و نمك در آن چيزي ديده نميشود. گفت: غذا همين است؟ علي(ع) گفت: آري، نعمت خدا است. چه نقص دارد؟ عقيل گفت اين خلافت تو تا اين جا كه را سودي نداده اكنون بدهي مرا كه مبلغ چهل هزار درهم است بده كه به مدينه بازگردم. حضرت فرمود: چهل هزار درهم كه ندارم، ولي صبر كن تا سهمم از بيت المال كه در ماه چهارده هزار درهم است، به دستم برسد، كه مقداري از آن را به تو ميدهم.
عقيل گفت: بيت المال در اختيار تو است. علي(ع) گفت: اينها امانت مردم است كه در دست من است.(5)
عقيل اصرار ميكرد كه اجازه بده از بيت المال پول كافي به من بدهند. حضرت اشاره به بازار كوفه كرد و فرمود: صندوقهاي پول تجار و بازاريها را بشكن و هر چه دلت ميخواهد بردار! عقيل گفت: صندوقها مال مردم است. حضرت فرمود: بيت المال نيز مال مردم است. چطور اجازه ميدهي كه در بيت المال را باز كنم و از آنها به تو بدهم؟(6)
بنابراين درست است كه حضرت امير(ع) كار و تلاش ميكرد، ولي چيزي از آنها را براي خود نگه نميداشت و همه را در راه خدا انفاق ميكرد و در زمان حكومتش فرصت كار كردن مانند قبل را نداشته و مالي ذخيره نكرده بود كه به برادرش عقيل بدهد. مضافاً عقيل درخواست مال زياد از بيت المال را داشت كه حضرت جواب منفي داد. اين از فضائل و مزاياي اميرالمؤمنين (ع) محسوب ميشود.
پي نوشتها:
1 - سيد مصطفي دشتي، معارف و معاريف، ج7، ص 485.
2 - جعفر سبحاني، فروغ ولايت، ص 297.
3 - همان.
4 - جعفر سبحاني، فروغ ولايت، ص 298.
5 - سيد مصطفي دشتي، معارف و معاريف، ج7، ص 418.
6 - مرتضي مطهري، داستان راستان، ج1، ص 132، به نقل از بحار، ج42، ص 117.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.